روایت برادرانه از رشادت‌های فرمانده دانشجوی شهید در کربلای هویزه/شهیدی که فرهنگ مقاومت در جنگ را پای‌ریزی کرد

به گزارش کهف شاهد،اعزامی به مناطق عملیاتی دفاع مقدس جنوب کشور, یادمان شهدای هویزه یادآور حمایه آفرینی ها و رشادت‌های شهید سید محمد حسین علم الهدی و همرزمان اوست که در اویل وقوع جنگ تحمیلی با حماسه آفرینی‌های خود با دشمن تا بن دندان مسلح مقابله کردند و در اوج مظلومیت به شهادت رسیدند. این یادمان اکنون به محل حضور و زیارت خیل عظیم زائران راهیان نور تبدیل شده است و زائران با حضور در این یادمان محل رشادت این شهدای دانشجو را از نزدیک زیارت می‌کنند و با این شهدا تجدید بیعت می‌کنند.

حجت‌الاسلام و المسلمین سید حمید علم الهدی برادر کوچکتر شهید سید محمد حسین علم الهدی است که در ایام حضور زائران راهیان نور در نوروز در این یادمان و در کنار برادر شهید خود حضور دارد و روایت آن روزهای زندگی پر افتخار شهید علم الهدی و یارانش را برای زائران بازگو می‌کند.

او زندگی‌برادرش را اینگونه روایت می‌کند: هنوز دانش آموز کلاس چهارم بودیم که در روز عاشورا در سال ۵۳ یک راهپیمایی برعلیه رژیم شاه راه انداخیتم و پس از آن شهید علم الهدی دستگیر شد و کوچکترین زندانی بود که در سن ۱۴ سالگی توسط ساواک دستگیر شد.

او ادامه می‌دهد: سید حسین ۴ماه زندان بود و ساواک پرونده‌ای برای او ایجاد کرده بود. او دوران دبیرستان را در شهر اهواز گذراند و  برای اینکه دور از ساواک باشد با توجه به اینکه می‌توانست رشته‌های بهتری را انتخاب کند اما رشته تاریخ  دانشگاه مشهد را انتخاب کرد. مدت تحصیل او در دانشگاه مشهد جزو دوران طلایی زندگی او بود و در محضر رهبر انقلاب و حجت الاسلام هاشمی نژاد مشغول به یادگیری علم بود و مطالعات سنگینی داشت. او در این دوران با تاریخ اسلام, نهج البلاغه و مثنوی مولوی کاملا آشنایی داشت.

برادر شهید علم‌الهدی می‌گوید: در دوران مبارزه با رژیم شاه فعالیتهای بسیار تعیین کننده داشت و پا به پای انقلاب گروه موحدین سبب شد که اعتصاب نفت کامل و مجلس زمان شاه تعطیل شود.تا اینکه انقلاب پیروز شد و اولین کاری که کرد مامور شکنجه خود را بخشید. در تابستان سال ۵۸ بصورت فشرده کلاس داشت و ماه رمضان آن سال که تیر و مرداد بود روزی ۸ ساعت کلاس در اهواز داشت و خیلی مقاوم بود.

وی ادامه می دهد: محمد حسین یک عنصر فرهنگی بود اما به ضرورت یک چریک مسلح بود اما بسیار متفکر و سخنران توانا و معلم خوبی بود و سخنران. به قدری زیبا جنگ پیامبر را بیان می کرد که همه فکر می کردند که در محضر پیامبر هستند و همه این صوت ها را میشنیدند و شاید بخاطر این معروف بودند که صوت های شهید را مردم از رادیو می شنیدند.

او می‌گوید: زمانی که جنگ شروع شد, اولین بار شورای مقاومت مساجد را شکل داد که ابتکار عجیبی است که در آن زمان که دوست داشت جان خود را نجات دهد او در هر منطقه اهواز شورای مقاومت را شکل داد و فعالیت های بسیاری داشت. اصغر گندمکار یکی از شاگردان شهید علم الهدی در هویزه شهید شد وقتی گفیتم یک نفر را بفرست گفت خودم می روم.او ۴۰ روز در هویزه بود و به اندازه ۴۰ سال در هویزه کار کرد یکی از موارد آن ۱۰۰۰ نفر از عشایر را ساماندهی کرد و به دیدار امام برد و خیلی در جنگ موثر بود و طرح صدام برای نفوذ را شکست داد و پاتک سیاسی به صدام زد.

برادر شهید علم الهدی ادامه می‌دهد: در عملیات هم روز اول حدود ۸۰۰ نفر اسیر می گیرن و روز دوم محاصره می شوند و شهید می‌گوید مقاومت میکینم و روز اول این فرهنگ مقاومت را شکل داد و مظلومانه شهید شدند.سه سال بعد از شهادت شهید علم الهدی پیدا شد و تمام این بیایان ها میدان مین و سنگر عراقی ها بود و در روزی که صدام اعلام کرد که موشک باران می کنیم و وقتی برنامه تشییع اعلام شدخیلی جمعیت فراوان آمدند برای تشییع.

سید حمید علم الهدی در خصوص حضور زائران جوان در یادمان شهدای هویزه و درس گرفتن از رشادت های شهید علم الهدی و یارانش می‌گوید: تفاوت نسل علم الهدی با جوانان اینه که آن نسل مستقیما درگیر میشدند با مسائل و زود می توانستند را حل کنند.برای جوانان امروز بعنوان یک نفری که در روزهای سخت چجور شجاع و متفکر بوده خیلی می تواندآموزنده باشد و اگر می توانیتم تببین کنیم که آدم در سن ۲۰ سالگی چقدر نقش و عمق داشته باشه و هر کسی به فکر می افتد که کاری بکند.اگر خوب زندگی شان برای نسل جوان تببین شود عنون یک جوان متفکر انقلابی بسیار موثر است.

انتهای پیام